• وبلاگ : مجلس هشتم
  • يادداشت : مهندس مطهري
  • نظرات : 4 خصوصي ، 135 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ناشناس 

    پس از وقوع انقلاب مخملى در گرجستان، جورج سوروس با اعلام رضايت از اين مسئله تصريح کرد که در ساير کشورهاى آسياى ميانه از اين اقدامات حمايت خواهد کرد.

    روند کارى بنياد سوروس به اين شکل بود که اين بنياد، مرکزى مطالعاتى را در کشورهاى مختلف فعال مى کرد و سپس با ارزيابى مخالفان دولت مرکزى و حمايت از مطبوعات مخالف دولت زمينه را براى انقلابى آرام فراهم مى نمود.

    عمده‏‌ترين فعاليت اين بنياد در حوزه کشورهاى آسياى ميانه و قفقاز است. در واقع براى اولين بار در سال 1997 و در جريان ورشکستگى مالى و اقتصادى کشورهاى جنوب شرق آسيا، فعاليت بنياد مذکور به آسياى ميانه کشيده شد و در کشورهاى اين منطقه نمايندگى هايى را تحت عنوان «جامعه باز» تأسيس نمود.

    يکى ديگر از اقدامات بنياد سوروس در کشورهاى آسياى ميانه به ويژه آذربايجان، آلوده ساختن جمعيت جوان اين کشورها است. در همين ارتباط روزنامه» اولايلار» وابسته به وزارت امنيت ملى جمهورى آذربايجان از تلاش بنياد مذکور براى گسترش موادمخدر در اين کشور در پوشش برنامه مبارزه با موادمخدر خبر داد تا از اين طريق جوانان اين کشور را فاسد نمايد. از سوى ديگر با توجه به بافت مذهبى جمهورى آذربايجان بنياد سوروس براى از هم پاشيدن بنيادهاى اجتماعى و مذهبى اين کشور تلاش مى کند. علاوه بر اين نمايندگى بنياد مذکور در آذربايجان تاکنون 20 ميليون دلار در راستاى فعال سازى رسانه ها و سازمان‌هاى غيردولتى عليه دولت اين کشور هزينه نموده است.

    همچنين بايد توجه داشت که بنياد سوروس از مؤسسات و مراکزى که به دنبال ايجاد نافرمانى مدنى در جمهورى اسلامى ايران هستند حمايت مى کند. مهمترين مورد آن حمايت و پشتيبانى بنياد سوروس از مرکز ويلسون است که هاله اسفنديارى از مديران بخش خاورميانه اى آن است.

    طبق اعتراف هاله اسفنديارى، بنياد سوروس با حمايت از برنامه خاورميانه اى مرکز ويلسون به دنبال ايجاد يک شبکه ارتباط غير رسمى در جهت عملى نمودن اهداف براندازانه‏ نظام بوده است.

    هدف براندازى نرم، سرنگون سازى حکومت ها با کمترين هزينه است. پروژه بي ثبات سازى، يکى از روش ها و راهکارهاى جنگ نرم يا مبارزه بدون خشونت است. در اين رويکرد تلاش مى شود تا کاراترين روش ها وتا حد امکان با کمترين خشونت براى براندازى و نابودى حکومت هاى رقيب، آموزش داده شود. يکى از نظريه پردازان مطرح در اين زمينه «جين شارپ» داراى دکتراى فلسفه از دانشگاه آکسفورد و از بنيانگذاران «موسسه آلبرت انشتين» در کمبريج ماساچوست، است. مهمترين اثر «جين شارپ» در اين زمينه کتاب democracyfrom dictatorship toاست که به فارسى «از ديکتاتورى به دموکراسى» ترجمه شده است.

    برخى از آثارديگر شارپ: سياست مبارزه بدون خشونت (1973)، گاندى به عنوان يک استراتژيست سياسى (1979)، قدرت اجتماعى و آزادى سياسى (1980)، دفاع مبتنى بر افراد غير نظامى و بسيارى ديگر که عمدتا در همين راستاست. آخرين اثر شارپ با عنوان «کاربرد کنش بى خشونتى: تمرين قرن بيستم و پتانسيل آن در قرن بيست و يک» در ماه ژوئن 2005 منتشر شد. اين کتاب کارهاى قديمى شارپ را در بر مى گيرد با مثا ل هايى که اين روش‏ها در آن‏ها عملا به کار برده شده‏اند و همينطور درس هايى که براى براندازان نرم در آن وجود دارد.

    با نگاهى به آثار شارپ و توصيه هاى او در مى يابيم که در طى دهه گذشته، افرادى در ايران تلاش کردند در بالاترين سطوح اين توصيه ها را به‏ مل درآورند.

    1 - عريضه نويسى و تنظيم نامه هاى سرگشاده به مقامات عالى رتبه نظام، مانند نامه 136 تن از نمايندگان دوره ششم مجلس شوراى اسلامى به مقام معظم رهبرى در4خرداد 1382 و نامه بيش از يکصد نماينده مجلس ششم به رئيس جمهور در آستانه انتخابات مجلس هفتم درباره نبود آزادى انتخابات و يا بيانيه هاى امضا شده توسط گروه هاى اپوزيسيون در حمايت از اکبر گنجى (مطابق با دومين شيوه پيشنهادى جين شارپ در کتاب ازديکتاتورى تا دموکراسى).