سابقه کاري بيبيسيجنگ جهاني اول را جنگ روزنامهاي و جنگ جهاني دوم را راديويي ناميدهاند. اگر اين خط زماني را ادامه دهيم ميتوان نتيجه گرفت جنگ سرد (جنگ جهاني سوم) جنگي تلويزيوني بوده است اما جنگ جهاني جديد دنياي غرب در قالب مبارزه عليه تروريسم (که پوششي براي مبارزه با گسترش اسلام است و گاهي از آن به جنگ جهاني چهارم تعبير ميشود) منازعهاي با تلويزيونهاي ماهوارهاي است.
در 7 دي 1319 شمسي يعني در اولين سال جنگ جهاني دوم، بخش فارسي راديو بيبيسي، کار خود را آغاز کرد. در اين زمان رقيب جدي راديو بيبيسي در ايران، راديو «برلن» بود. اما در حال حاضر و با گذشت بيش از 66 سال از آغاز به کار راديو بيبيسي اينک تلويزيون فارسي بيبيسي نيز به ميدان ديپلماسي رسانهاي پا ميگذارد. ديپلماسي رسانهاي در تعريف ساده آن به معناي ترسيم تصويري مطلوب از يک دولت در اذهان مردم يک کشور ديگر است تا از اين طريق شرايط براي رسيدن به منافع تسهيل و آسان شود. همزمان با شکلگيري رسانهها دوران ديپلماسي رسانهاي نيز آغاز شد و با گذشت زمان و شکلگيري رسانههاي جديد ديپلماسي رسانهاي نيز متحول شده است. ديپلماسي تلويزيوني و ديپلماسي اينترنتي يا سايبر ديپلماسي واژههايي هستند که نوآوريهاي اخير را در اين عرصه نشان ميدهند.
جمله معروفي وجود دارد که ميگويد سفارتخانهها متعلق به عصر کشتيهاي بادباني است.
يعني اگر دوران ماقبل شکلگيري رسانهها سفارتخانه و سفير يک کشور در کشوري ديگر سخنگو و نماينده تامالاختيار آن کشور محسوب ميشد امروز ديگر اينگونه نيست چراکه کشورها با استفاده از رسانهها مقاصد خود را به مخاطبان ميرسانند. اما با شکلگيري شبکههاي تلويزيوني براي کشورهاي هدف ميتوان گفت سفارتخانهها از درون ساختمانها به درون شبکههاي تلويزيوني نقل مکان کردهاند.
از سوي ديگر بايد توجه داشت که ناتوي فرهنگي داراي شاخههاي متعدد و متنوعي است که يک بخش آن ناتوي خبري ميباشد. ناتوي خبري در حلقه اول شامل منابع خبري غيرفارسي مانند آسوشيتدپرس، يونايتد پرس، رويترز و فرانسپرس و سيانان، بيبيسي، صداي امريکا و فاکس نيوز و. . . ميباشد اما در حلقه دوم ناتوي خبري شبکههاي خبري فارسي زبان قرار دارند. از ميان آنها تلويزيون صداي امريکا داراي شبکه تلويزيوني ماهوارهاي بود و اينک به ناتوي خبري واحد جديدي به نام تلويزيون فارسي بيبيسي نيز اضافه ميشود.
بديهي است اين رسانه جديد در راستاي جنگ رواني دولت انگليس عمل خواهد کرد.
حسين فردوست يکي از برجستهترين چهرههاي اطلاعاتي رژيم پهلوي که دورههاي آموزشي خود را زير نظر متخصصان سرويس جاسوسي انگلستان MI-6 گذرانده بود در کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوي (جلد 1 صفحه 329) ذيل بحث جنگ رواني به بنگاه بيبيسي اشاره ميکند و مينويسد:
«بيبيسي يک سازمان تخصصي است که توسط يک کميسيون عالي اداره ميشود. در اين کميسيون برجستهترين کارشناسان سياست خارجي انگليس عضويت دارند. ولي طبعاً اين به معناي استقلال ارگان فوق نيست؛ بلکه بيبيسي خود يک ارگان مهم سياستگذار در مجموعه نهادهاي سياسي انگليس است و مسلماً در هماهنگي با
MI-6 عمل ميکندو در کميسيون عالي آن يک يا دو نماينده MI-6 حضور دارند. در رابطه با هر کشوري که برنامه پخش ميشود نيز بيبيسي داراي يک کميسيون تخصصي است. . . . نکته قابل توجه ديگر که در چارچوب آيين نامه جنگ رواني قرار دارد اين است که مسلما بيبيسي در شرايط خاص و در موارد مهم کميسيون عالي بيبيسي اجازه پخش اخبار ساختگي را ميدهد».
به غير از اين موارد عملکرد اين شبکه در مقاطع مختلف تاريخي نشان ميدهد دولت انگليس براي انجام عمليات فريب و پوشش هماره از اين شبکه استفاده کرده است که به عنوان نمونه ميتوان به کتاب «حصاري از دروغ» که به زبان فارسي نيز ترجمه شده اشاره کرد.
تشکيل اتاق جنگ رواني در شبکه تلويزيوني سيانانبررسي فعاليتهاي خبري شبکه تلويزيوني CNN در ايام فتنه نشان ميدهد اين شبکه تمام توان خود را در جهت بهرهبرداري از اغتشاشات بسيج کرده بود. گردانندگان CNN با قطع برنامههاي عادي بهطور ويژه به انعکاس تحولات ايران پرداخته و با استفاده از تصاوير دريافتي از بينندگان که قابل استناد نيست، حتي کمترين معيارهاي حرفهاي انتقال خبر را زير پا گذاردند.
اين شبکه حتي پا را فراتر گذارده و به آموزش اغتشاشگران روي آورد. شبکه مزبور در برنامههاي مختلفي راههاي هک کردن سايتهاي اطلاعرساني کشور. . . را به بينندگان خود آموزش داد. همچنين اين شبکه مصراً از بينندگان خواست هرگونه فيلم و عکس حرفهاي و غيرحرفهاي از اغتشاشات اخير را جهت بهرهبرداري به آدرس الکترونيکي CNN ارسال کنند.
لازم به يادآوري است در جريان جنگ غزه و تجاوز وحشيانه رژيم صهيونيستي، برخي رسانههاي غربي و سايتهاي اينترنتي به بهانه عدم ترويج خشونت از نمايش تصاوير و فيلمهاي اين جنايات خودداري کردند.
از جمله اقدامات ديگر، سرويس يوتيوب با تجديدنظر در قوانين خود، نمايش فيلمهاي تحريککننده عواطف و احساسات را مجاز اعلام کرد.