• وبلاگ : مجلس هشتم
  • يادداشت : مهندس مطهري
  • نظرات : 4 خصوصي ، 135 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4   5    >>    >
     
    + مشنقي 

    جناب آقاي مطهري به فرماندار و بخش دار شبستر بگوييد شما چرا به خون شهداي مشنق خيانت کرديد و پسر ارباب را شوراي روستا کرديد. اگر شما خيلي نوکر مرشدي هستيد او را شوراي شيخ مرجان بکنيد يا شوراي دهات آقاي بخشدار !! اين آقاي بخشدار در مرشدي چه چيزي کشف کرده که مشنقييها پس از 150 سال هنوز کشف نکرده اند . چرا مسئولين منطقه يک نفر پدر شهيد ، يک نفر بسيجي و يا يک نفر حزب اللهي را نمي شناسند ولي تا رکوع در مقابل مرشدي تعظيم مي کنند . اين بدبخت ها دين و ايمان خود را به دنياي بي ارزش مي فروشند و خودشان را هم ارزان مي فروشند .!!!
    + فرامرز 

    salam khste nabashid fagat nazarloo
    + ناشناس 
    نتايج سرمايه گذاري هاي غرب در رسانه

    سيطره خبري ورواني غرب بر افکار عمومي ، با سرمايه‌گذاري هنگفت به دست آمده است. بيش از نيمي از کارمندان خبرگزاري‌ AP در خارج اين کشور مشغول به کار هستند و 240 دفتر در سراسر دنيا دارند. يعني در برخي کشورها چند دفتر را در مناطق مختلف تأسيس کرده‌اند.

    سرويس بين‌الملل AP روزانه 14 ميليون کلمه خبر توليد مي‌کند . خبرگزاري فرانسه در 120 کشور دنيا دفتر دارد و رويترز در 200 شهر دنيا دفتر دارد و به 19 زبان اخبار خود را منتشر مي‌نمايد.

    در سفري که اخيراً دو نفر از مديران ارشد AP به فارس داشتند، مي‌گفتند که ما در غزه 18 خبرنگار داشتيم. آيا AP دلش براي مردم فلسطين سوخته است يا آنکه مي‌خواهد انحصار خبري خود را در انعکاس وقايع غزه حفظ نمايد. آن‌قدر در صحنه هاي خبري پرقدرت و گسترده حضور مي‌يابند که رسانه‌هاي ديگر ناچارند وقايع غزه را به روايت خبري و تصويري AP منتشر نمايند.

    به راستي چرا AP علاوه بر سرمايه‌گذاري روي انتشار اخبار در فضاي مجازي، اقدام به تأسيس راديو و تلويزيون هم مي‌کند؟

    آيا جمهوري اسلامي ايران توانسته است در پرونده هسته‌اي، حرف خود را از طريق رسانه‌هايش به گوش جهانيان برساند؟ کدام خبرگزاري ما توانسته است تصوير واقعي و شفافي از حقوق هسته‌اي ملت ايران به مردم دنيا و به رسانه‌هاي ديگر، مخابره نمايند. اگر شما جستجويي در گوگل و ديگر موتورهاي جست‌وجو داشته باشيد، بالاي 90 درصد حجم اخبار و گزارش‌هاي مربوط به پرونده هسته‌اي ايران به روايت سه خبرگزاري رويترز، AP و فرانسه است.
    + ناشناس 

    - جايزه هاى دروغين با انگيزه هاى صرفا سياسى، مثل جايزه صلح نوبل به خانم شيرين عبادى (مطابق با پيشنهاد شماره 14 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    13 - چاپ سفيد قسمت هايى از صفحات روزنامه، در اعتراض به سانسور و ممنوعيت برخى از مطالبات مانند: اقدام برخى از روزنامه ها پس از اعلام ممنوعيت چاپ نامه نمايندگان مجلس ششم به مقام معظم رهبرى از سوى‏شوراى عالى امنيت ملى (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    14 - تلاش براى به تعويق انداختن زمان برگزارى انتخابات مجلس هفتم، از سوى وزارت کشور در 9 بهمن 1382 که در واقع نوعى نافرمانى، براى ابراز ناخشنودى از تصميم شوراى نگهبان بود (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 114 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    15 - مقاومت و تمرد از قوانينى که در نگاه خود، آن را نامشروع و غير عادلانه مى دانستند، مانند: ثبت نام جمعى از غير مجتهدين در انتخابات خبرگان سوم رهبرى در اعتراض به شرط اجتهاد و ثبت نام تعدادى از مخالفين برخى از اصول قانون اساسى از جمله اصل مربوط به ولايت فقيه در انتخابات مجلس شوراى اسلامى و رياست جمهورى (مطابق با اصل 141 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    در نهايت روشن است که براندازى نرم و تلاش امريکا و صهيونيسم جهانى نه تنها توهم نيست بلکه به عنوان يک واقعيت در حال اجراست و نيروهاى انقلابى مسلمان بايد هشيارانه با عوامل و حرکات آن برخوردى بصيرانه داشته باشند.

    بودجه 400 ميليون دلاري سيا براي آشوب پس از انتخابات



    + ناشناس 
    - جايزه هاى دروغين با انگيزه هاى صرفا سياسى، مثل جايزه صلح نوبل به خانم شيرين عبادى (مطابق با پيشنهاد شماره 14 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    13 - چاپ سفيد قسمت هايى از صفحات روزنامه، در اعتراض به سانسور و ممنوعيت برخى از مطالبات مانند: اقدام برخى از روزنامه ها پس از اعلام ممنوعيت چاپ نامه نمايندگان مجلس ششم به مقام معظم رهبرى از سوى‏شوراى عالى امنيت ملى (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    14 - تلاش براى به تعويق انداختن زمان برگزارى انتخابات مجلس هفتم، از سوى وزارت کشور در 9 بهمن 1382 که در واقع نوعى نافرمانى، براى ابراز ناخشنودى از تصميم شوراى نگهبان بود (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 114 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    15 - مقاومت و تمرد از قوانينى که در نگاه خود، آن را نامشروع و غير عادلانه مى دانستند، مانند: ثبت نام جمعى از غير مجتهدين در انتخابات خبرگان سوم رهبرى در اعتراض به شرط اجتهاد و ثبت نام تعدادى از مخالفين برخى از اصول قانون اساسى از جمله اصل مربوط به ولايت فقيه در انتخابات مجلس شوراى اسلامى و رياست جمهورى (مطابق با اصل 141 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    در نهايت روشن است که براندازى نرم و تلاش امريکا و صهيونيسم جهانى نه تنها توهم نيست بلکه به عنوان يک واقعيت در حال اجراست و نيروهاى انقلابى مسلمان بايد هشيارانه با عوامل و حرکات آن برخوردى بصيرانه داشته باشند.

    بودجه 400 ميليون دلاري سيا براي آشوب پس از انتخابات

    پل کريگ رابرتز، سياستمدار سابق امريکايي اخيرا با انتشار گزارشي تحليلي به افشاي نقش دولت امريکا در طراحي آشوب هاي پس از انتخابات در ايران پرداخته که اين گزارش مورد توجه وسيع نشريات انتقادي امريکا قرار گرفته است.

    رابرتز با بيان اين مطلب که خاطره تلخ دخالت‌هاي پيشين امريکا در تجربه هاي دموکراتيک ايرانيان، هنوز در ذهن اين ملت باقي مانده است؛ اين پرسش ها را مطرح کرد که «رسانه هاي امريکايي به چه ميزان به انتخابات کشورهايي مثل ژاپن، هند، آرژانتين يا ديگر کشورها توجه نشان مي دهند؟» و يا «چه تعداد از مردم امريکا يا خبرنگاران امريکايي مي‌دانند که چه کسي در راس کشورهايي مثل انگلستان، فرانسه يا آلمان است؟ چه کسي مي تواند اسم رهبران سياسي سوئيس، هلند، برزيل، ژاپن يا حتي چين را نام ببرد؟» اين در حالي است که هم اکنون بسياري از امريکاييان مي دانند که رئيس جمهور کنوني ايران، محمود احمدي‌نژاد است و اين آگاهي به اين خاطر است که رسانه‌هاي امريکايي هر روز اقدام به ايجاد هجمه تبليغاتي عليه احمدي نژاد مي کنند و وي را خطرناک معرفي مي کنند.

    رابرتز سپس با اشاره به توافق تمامي مسئولان جمهوري اسلامي ايران در جلوگيري از نفوذ امريکا مي افزايد: بد جلوه دادن احمدي نژاد در رسانه هاي امريکايي، نشان دهنده ناداني ايالات متحده امريکاست، زيرا رئيس جمهور ايران تنها تصميم گيرنده اين کشور نيست و هيچ يک از رهبران سياسي ايران نمي خواهند که انقلاب ايران توسط پول هاي امريکايي و در پوشش انقلاب هاي رنگين مورد آسيب قرار گيرد.

    اين مقاله سپس با اشاره به دخالت هاي بي‌مورد امريکا در انتخابات رياست جمهوري اخير ايران مي نويسد: رسانه هاي تحت کنترل دولت امريکا که مي توان آنها را وزارت تبليغات و پروپاگانداي امريکا ناميد به انتخاب مجدد محمود احمدي نژاد واکنش نشان داده و با پخش بدون وقفه گزارش ها از اعتراضات داخلي ايران کوشيد تا بروز تقلب در
    + ناشناس 

    - جايزه هاى دروغين با انگيزه هاى صرفا سياسى، مثل جايزه صلح نوبل به خانم شيرين عبادى (مطابق با پيشنهاد شماره 14 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    13 - چاپ سفيد قسمت هايى از صفحات روزنامه، در اعتراض به سانسور و ممنوعيت برخى از مطالبات مانند: اقدام برخى از روزنامه ها پس از اعلام ممنوعيت چاپ نامه نمايندگان مجلس ششم به مقام معظم رهبرى از سوى‏شوراى عالى امنيت ملى (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    14 - تلاش براى به تعويق انداختن زمان برگزارى انتخابات مجلس هفتم، از سوى وزارت کشور در 9 بهمن 1382 که در واقع نوعى نافرمانى، براى ابراز ناخشنودى از تصميم شوراى نگهبان بود (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 114 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    15 - مقاومت و تمرد از قوانينى که در نگاه خود، آن را نامشروع و غير عادلانه مى دانستند، مانند: ثبت نام جمعى از غير مجتهدين در انتخابات خبرگان سوم رهبرى در اعتراض به شرط اجتهاد و ثبت نام تعدادى از مخالفين برخى از اصول قانون اساسى از جمله اصل مربوط به ولايت فقيه در انتخابات مجلس شوراى اسلامى و رياست جمهورى (مطابق با اصل 141 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    در نهايت روشن است که براندازى نرم و تلاش امريکا و صهيونيسم جهانى نه تنها توهم نيست بلکه به عنوان يک واقعيت در حال اجراست و نيروهاى انقلابى مسلمان بايد هشيارانه با عوامل و حرکات آن برخوردى بصيرانه داشته باشند.

    بودجه 400 ميليون دلاري سيا براي آشوب پس از انتخابات

    پل کريگ رابرتز، سياستمدار سابق امريکايي اخيرا با انتشار گزارشي تحليلي به افشاي نقش دولت امريکا در طراحي آشوب هاي پس از انتخابات در ايران پرداخته که اين گزارش مورد توجه وسيع نشريات انتقادي امريکا قرار گرفته است.

    رابرتز با بيان اين مطلب که خاطره تلخ دخالت‌هاي پيشين امريکا در تجربه هاي دموکراتيک ايرانيان، هنوز در ذهن اين ملت باقي مانده است؛ اين پرسش ها را مطرح کرد که «رسانه هاي امريکايي به چه ميزان به انتخابات کشورهايي مثل ژاپن، هند، آرژانتين يا ديگر کشورها توجه نشان مي دهند؟» و يا «چه تعداد از مردم امريکا يا خبرنگاران امريکايي مي‌دانند که چه کسي در راس کشورهايي مثل انگلستان، فرانسه يا آلمان است؟ چه کسي مي تواند اسم رهبران سياسي سوئيس، هلند، برزيل، ژاپن يا حتي چين را نام ببرد؟» اين در حالي است که هم اکنون بسياري از امريکاييان مي دانند که رئيس جمهور کنوني ايران، محمود احمدي‌نژاد است و اين آگاهي به اين خاطر است که رسانه‌هاي امريکايي هر روز اقدام به ايجاد هجمه تبليغاتي عليه احمدي نژاد مي کنند و وي را خطرناک معرفي مي کنند.

    رابرتز سپس با اشاره به توافق تمامي مسئولان جمهوري اسلامي ايران در جلوگيري از نفوذ امريکا مي افزايد: بد جلوه دادن احمدي نژاد در رسانه هاي امريکايي، نشان دهنده ناداني ايالات متحده امريکاست، زيرا رئيس جمهور ايران تنها تصميم گيرنده اين کشور نيست و هيچ يک از رهبران سياسي ايران نمي خواهند که انقلاب ايران توسط پول هاي امريکايي و در پوشش انقلاب هاي رنگين مورد آسيب قرار گيرد.

    اين مقاله سپس با اشاره به دخالت هاي بي‌مورد امريکا در انتخابات رياست جمهوري اخير ايران مي نويسد: رسانه هاي تحت کنترل دولت امريکا که مي توان آنها را وزارت تبليغات و پروپاگانداي امريکا ناميد به انتخاب مجدد محمود احمدي نژاد واکنش نشان داده و با پخش بدون وقفه گزارش ها از اعتراضات داخلي ايران کوشيد تا بروز تقلب در انتخابات ايران را به جهانيان القا کند. اما رسانه هاي امريکايي در حالي مي کوشند انتخابات ايران را بدون هيچ دليل و مدرکي بي اعتبار معرفي کنند که تنها واکنش اين رسانه ها به تقلبات مستندي که در جريان اولين دور انتخاب جورج بوش به رياست جمهوري امريکا وجود داشت، رد اين مطلب بود.

    اين سياستمدار سابق امريکايي در ادامه گزارش خود خاطر نشان مي سازد: سران کشورهاي وابسته اي همچون بريتانياي کبير و آلمان نيز به خط عمليات تبليغات رواني امريکا وارد شده اند. به‌طوريکه ديويد ميليبند، وزيرخارجه بدنام انگلستان در ديدار وزراي اتحاديه اروپا در لوکزامبورگ، نسبت به صحت پيروزي احمدي نژاد ابراز ترديد کرد.



    + ناشناس 
    2 - برگزارى سوگوارى هاى سياسى، مانند برپايى يادمان فاجعه نيويورک از سوى حزب مجعول پاک، با مجوز برپايى ازسوى وزارت کشور در 27 شهريور1380 و برگزارى سالانه مراسم بزرگداشت دکتر مصدق، مهدى بازرگان، يدالله سحابى ومقتولين پرونده قتلهاى زنجيره‏اى و... (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 43کتاب از ديکتاتورى تا دموکرا سى).

    3 - بازپس گيرى بيعت ونفى مشروعيت نظام و اصل ولايت فقيه و شخص رهبرى (برابر با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 120 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى).

    4 - برگزارى ميتينگ ها و تجمعات حمايتى يا اعتراض آميز که به عنوان نمونه مى توان به تجمع اعتراض آميز دفتر تحکيم وحدت و جنبش هاى دانشجويى نسبت به توقيف روزنامه سلام، محاکمه غلامحسين کرباسچى و عبدالله نورى و ردصلاحيت دکتر معين براى نامزدى نهمين دوره رياست جمهورى اشاره کرد (مطابق با چهل و هشتمين شيوه پيشنهادى مذکور در کتاب ازديکتاتورى تا دموکراسى).

    5 - طرح خروج از حاکميت که از سال 1381به عنوان يکى از موضوعات اصلى وارد ليست واکنشهاى سياسى اصلاح طلبان شد و تا آخر نيز ادامه يافت (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 51 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    6 - استعفاى تدريجى ودسته جمعى، مانند استعفاى اعتراض آميز دکتر معين از وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و استعفاى دسته جمعى 108 نفر از نمايندگان مجلش ششم در دوازدهم بهمن 1382 و تهديد به استعفاى جمعى از استانداران دولت خاتمى در ماجراى رد صلاحيت تعدادى از نمايندگان مجلس ششم (مطابق با پيشنهاد شماره 113 مذکور درکتاب ازديکتاتورى تا دموکراسى)

    7 - تحصن، که مهمترين آنها تحصن سه هفته اى نمايندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحيت جمعى ازنمايندگان مجلس، براى نامزدى مجلس هفتم که بازتاب هاى بسيار وسيعى در رسانه هاى غربى داشت (مطابق با پيشنهاد شماره 68 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    8 - آبستراکسيون واخلال در کار مجلس که از مهمترين آنها آبستراکسيون نمايندگان اصلاح طلب مجلس ششم شوراى اسلامى يک روز پس از اعلان نظر شوراى نگهبان بود. اين روش با پيشنهاد فراکسيون اکثريت (جبهه مشارکت) در تاريخ 21دى ماه 1382به اجرا گذاشته شد (برابر با پيشنهاد شماره 172 مذکوردر کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    9 - اعتصاب غذا، نظير اعتصاب يک ماهه اکبر گنجى که موجب جلب حمايت اپوزيسيون داخل و خارج کشور و حمايت علنى و صريح اروپا و دولت بوش شد (برابر با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 159 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    10 - روزه سياسى که از سوى نمايندگان اصلاح طلب مجلس شوراى اسلامى پيشنهاد و اجرا شد. (مطابق با پيشنهاد شماره 159 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    11 - تحريم انتخابات که در مقاطع مختلف از جمله انتخابات شوراى شهرها و روستاها، انتخابات مجلس هفتم و نهمين دوره انتخابات رياست جمهورى از سوى بسيارى از احزاب وابسته به جبهه اصلاحات مورد تأکيد قرار گرفت (مطابق با پيشنهاد شماره 124 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    + ناشناس 
    2 - برگزارى سوگوارى هاى سياسى، مانند برپايى يادمان فاجعه نيويورک از سوى حزب مجعول پاک، با مجوز برپايى ازسوى وزارت کشور در 27 شهريور1380 و برگزارى سالانه مراسم بزرگداشت دکتر مصدق، مهدى بازرگان، يدالله سحابى ومقتولين پرونده قتلهاى زنجيره‏اى و... (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 43کتاب از ديکتاتورى تا دموکرا سى).

    3 - بازپس گيرى بيعت ونفى مشروعيت نظام و اصل ولايت فقيه و شخص رهبرى (برابر با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 120 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى).

    4 - برگزارى ميتينگ ها و تجمعات حمايتى يا اعتراض آميز که به عنوان نمونه مى توان به تجمع اعتراض آميز دفتر تحکيم وحدت و جنبش هاى دانشجويى نسبت به توقيف روزنامه سلام، محاکمه غلامحسين کرباسچى و عبدالله نورى و ردصلاحيت دکتر معين براى نامزدى نهمين دوره رياست جمهورى اشاره کرد (مطابق با چهل و هشتمين شيوه پيشنهادى مذکور در کتاب ازديکتاتورى تا دموکراسى).

    5 - طرح خروج از حاکميت که از سال 1381به عنوان يکى از موضوعات اصلى وارد ليست واکنشهاى سياسى اصلاح طلبان شد و تا آخر نيز ادامه يافت (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 51 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    6 - استعفاى تدريجى ودسته جمعى، مانند استعفاى اعتراض آميز دکتر معين از وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و استعفاى دسته جمعى 108 نفر از نمايندگان مجلش ششم در دوازدهم بهمن 1382 و تهديد به استعفاى جمعى از استانداران دولت خاتمى در ماجراى رد صلاحيت تعدادى از نمايندگان مجلس ششم (مطابق با پيشنهاد شماره 113 مذکور درکتاب ازديکتاتورى تا دموکراسى)

    7 - تحصن، که مهمترين آنها تحصن سه هفته اى نمايندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحيت جمعى ازنمايندگان مجلس، براى نامزدى مجلس هفتم که بازتاب هاى بسيار وسيعى در رسانه هاى غربى داشت (مطابق با پيشنهاد شماره 68 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    8 - آبستراکسيون واخلال در کار مجلس که از مهمترين آنها آبستراکسيون نمايندگان اصلاح طلب مجلس ششم شوراى اسلامى يک روز پس از اعلان نظر شوراى نگهبان بود. اين روش با پيشنهاد فراکسيون اکثريت (جبهه مشارکت) در تاريخ 21دى ماه 1382به اجرا گذاشته شد (برابر با پيشنهاد شماره 172 مذکوردر کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    9 - اعتصاب غذا، نظير اعتصاب يک ماهه اکبر گنجى که موجب جلب حمايت اپوزيسيون داخل و خارج کشور و حمايت علنى و صريح اروپا و دولت بوش شد (برابر با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 159 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    10 - روزه سياسى که از سوى نمايندگان اصلاح طلب مجلس شوراى اسلامى پيشنهاد و اجرا شد. (مطابق با پيشنهاد شماره 159 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    11 - تحريم انتخابات که در مقاطع مختلف از جمله انتخابات شوراى شهرها و روستاها، انتخابات مجلس هفتم و نهمين دوره انتخابات رياست جمهورى از سوى بسيارى از احزاب وابسته به جبهه اصلاحات مورد تأکيد قرار گرفت (مطابق با پيشنهاد شماره 124 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    + ناشناس 
    2 - برگزارى سوگوارى هاى سياسى، مانند برپايى يادمان فاجعه نيويورک از سوى حزب مجعول پاک، با مجوز برپايى ازسوى وزارت کشور در 27 شهريور1380 و برگزارى سالانه مراسم بزرگداشت دکتر مصدق، مهدى بازرگان، يدالله سحابى ومقتولين پرونده قتلهاى زنجيره‏اى و... (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 43کتاب از ديکتاتورى تا دموکرا سى).

    3 - بازپس گيرى بيعت ونفى مشروعيت نظام و اصل ولايت فقيه و شخص رهبرى (برابر با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 120 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى).

    4 - برگزارى ميتينگ ها و تجمعات حمايتى يا اعتراض آميز که به عنوان نمونه مى توان به تجمع اعتراض آميز دفتر تحکيم وحدت و جنبش هاى دانشجويى نسبت به توقيف روزنامه سلام، محاکمه غلامحسين کرباسچى و عبدالله نورى و ردصلاحيت دکتر معين براى نامزدى نهمين دوره رياست جمهورى اشاره کرد (مطابق با چهل و هشتمين شيوه پيشنهادى مذکور در کتاب ازديکتاتورى تا دموکراسى).

    5 - طرح خروج از حاکميت که از سال 1381به عنوان يکى از موضوعات اصلى وارد ليست واکنشهاى سياسى اصلاح طلبان شد و تا آخر نيز ادامه يافت (مطابق با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 51 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    6 - استعفاى تدريجى ودسته جمعى، مانند استعفاى اعتراض آميز دکتر معين از وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و استعفاى دسته جمعى 108 نفر از نمايندگان مجلش ششم در دوازدهم بهمن 1382 و تهديد به استعفاى جمعى از استانداران دولت خاتمى در ماجراى رد صلاحيت تعدادى از نمايندگان مجلس ششم (مطابق با پيشنهاد شماره 113 مذکور درکتاب ازديکتاتورى تا دموکراسى)

    7 - تحصن، که مهمترين آنها تحصن سه هفته اى نمايندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحيت جمعى ازنمايندگان مجلس، براى نامزدى مجلس هفتم که بازتاب هاى بسيار وسيعى در رسانه هاى غربى داشت (مطابق با پيشنهاد شماره 68 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    8 - آبستراکسيون واخلال در کار مجلس که از مهمترين آنها آبستراکسيون نمايندگان اصلاح طلب مجلس ششم شوراى اسلامى يک روز پس از اعلان نظر شوراى نگهبان بود. اين روش با پيشنهاد فراکسيون اکثريت (جبهه مشارکت) در تاريخ 21دى ماه 1382به اجرا گذاشته شد (برابر با پيشنهاد شماره 172 مذکوردر کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    9 - اعتصاب غذا، نظير اعتصاب يک ماهه اکبر گنجى که موجب جلب حمايت اپوزيسيون داخل و خارج کشور و حمايت علنى و صريح اروپا و دولت بوش شد (برابر با شيوه پيشنهادى مذکور در شماره 159 کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    10 - روزه سياسى که از سوى نمايندگان اصلاح طلب مجلس شوراى اسلامى پيشنهاد و اجرا شد. (مطابق با پيشنهاد شماره 159 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    11 - تحريم انتخابات که در مقاطع مختلف از جمله انتخابات شوراى شهرها و روستاها، انتخابات مجلس هفتم و نهمين دوره انتخابات رياست جمهورى از سوى بسيارى از احزاب وابسته به جبهه اصلاحات مورد تأکيد قرار گرفت (مطابق با پيشنهاد شماره 124 مذکور در کتاب از ديکتاتورى تا دموکراسى)

    + ناشناس 

    پس از وقوع انقلاب مخملى در گرجستان، جورج سوروس با اعلام رضايت از اين مسئله تصريح کرد که در ساير کشورهاى آسياى ميانه از اين اقدامات حمايت خواهد کرد.

    روند کارى بنياد سوروس به اين شکل بود که اين بنياد، مرکزى مطالعاتى را در کشورهاى مختلف فعال مى کرد و سپس با ارزيابى مخالفان دولت مرکزى و حمايت از مطبوعات مخالف دولت زمينه را براى انقلابى آرام فراهم مى نمود.

    عمده‏‌ترين فعاليت اين بنياد در حوزه کشورهاى آسياى ميانه و قفقاز است. در واقع براى اولين بار در سال 1997 و در جريان ورشکستگى مالى و اقتصادى کشورهاى جنوب شرق آسيا، فعاليت بنياد مذکور به آسياى ميانه کشيده شد و در کشورهاى اين منطقه نمايندگى هايى را تحت عنوان «جامعه باز» تأسيس نمود.

    يکى ديگر از اقدامات بنياد سوروس در کشورهاى آسياى ميانه به ويژه آذربايجان، آلوده ساختن جمعيت جوان اين کشورها است. در همين ارتباط روزنامه» اولايلار» وابسته به وزارت امنيت ملى جمهورى آذربايجان از تلاش بنياد مذکور براى گسترش موادمخدر در اين کشور در پوشش برنامه مبارزه با موادمخدر خبر داد تا از اين طريق جوانان اين کشور را فاسد نمايد. از سوى ديگر با توجه به بافت مذهبى جمهورى آذربايجان بنياد سوروس براى از هم پاشيدن بنيادهاى اجتماعى و مذهبى اين کشور تلاش مى کند. علاوه بر اين نمايندگى بنياد مذکور در آذربايجان تاکنون 20 ميليون دلار در راستاى فعال سازى رسانه ها و سازمان‌هاى غيردولتى عليه دولت اين کشور هزينه نموده است.

    همچنين بايد توجه داشت که بنياد سوروس از مؤسسات و مراکزى که به دنبال ايجاد نافرمانى مدنى در جمهورى اسلامى ايران هستند حمايت مى کند. مهمترين مورد آن حمايت و پشتيبانى بنياد سوروس از مرکز ويلسون است که هاله اسفنديارى از مديران بخش خاورميانه اى آن است.

    طبق اعتراف هاله اسفنديارى، بنياد سوروس با حمايت از برنامه خاورميانه اى مرکز ويلسون به دنبال ايجاد يک شبکه ارتباط غير رسمى در جهت عملى نمودن اهداف براندازانه‏ نظام بوده است.

    هدف براندازى نرم، سرنگون سازى حکومت ها با کمترين هزينه است. پروژه بي ثبات سازى، يکى از روش ها و راهکارهاى جنگ نرم يا مبارزه بدون خشونت است. در اين رويکرد تلاش مى شود تا کاراترين روش ها وتا حد امکان با کمترين خشونت براى براندازى و نابودى حکومت هاى رقيب، آموزش داده شود. يکى از نظريه پردازان مطرح در اين زمينه «جين شارپ» داراى دکتراى فلسفه از دانشگاه آکسفورد و از بنيانگذاران «موسسه آلبرت انشتين» در کمبريج ماساچوست، است. مهمترين اثر «جين شارپ» در اين زمينه کتاب democracyfrom dictatorship toاست که به فارسى «از ديکتاتورى به دموکراسى» ترجمه شده است.

    برخى از آثارديگر شارپ: سياست مبارزه بدون خشونت (1973)، گاندى به عنوان يک استراتژيست سياسى (1979)، قدرت اجتماعى و آزادى سياسى (1980)، دفاع مبتنى بر افراد غير نظامى و بسيارى ديگر که عمدتا در همين راستاست. آخرين اثر شارپ با عنوان «کاربرد کنش بى خشونتى: تمرين قرن بيستم و پتانسيل آن در قرن بيست و يک» در ماه ژوئن 2005 منتشر شد. اين کتاب کارهاى قديمى شارپ را در بر مى گيرد با مثا ل هايى که اين روش‏ها در آن‏ها عملا به کار برده شده‏اند و همينطور درس هايى که براى براندازان نرم در آن وجود دارد.

    با نگاهى به آثار شارپ و توصيه هاى او در مى يابيم که در طى دهه گذشته، افرادى در ايران تلاش کردند در بالاترين سطوح اين توصيه ها را به‏ مل درآورند.

    1 - عريضه نويسى و تنظيم نامه هاى سرگشاده به مقامات عالى رتبه نظام، مانند نامه 136 تن از نمايندگان دوره ششم مجلس شوراى اسلامى به مقام معظم رهبرى در4خرداد 1382 و نامه بيش از يکصد نماينده مجلس ششم به رئيس جمهور در آستانه انتخابات مجلس هفتم درباره نبود آزادى انتخابات و يا بيانيه هاى امضا شده توسط گروه هاى اپوزيسيون در حمايت از اکبر گنجى (مطابق با دومين شيوه پيشنهادى جين شارپ در کتاب ازديکتاتورى تا دموکراسى).

    + ناشناس 
    کد خبر: ??????
    تاريخ انتشار: ?? تير ???? - ??:??
    تعداد بازديد: ????
    printنسخه چاپي
    sendارسال به دوستان
    غفوري?فرد:
    روزنامه اعتماد نوشت:

    حسن غفوري?فرد نماينده مردم تهران در مجلس و عضو جامعه اسلامي مهندسين در گفت?وگويي به آخرين وضعيت ائتلاف اصولگرايان براي وحدت اشاره کرد که در ادامه مي?خوانيد:

    *ليست 13 نفره از زمان انتشار آيا مورد تاييد جامعتين هست يا نه؟

    هنوز جامعتين درباره اين ليست نظر نداده است.

    *مگر قرار نبود تمام فعاليت?هاي انتخاباتي اصولگرايان تحت نظر جامعتين صورت بگيرد؟

    خب. ما فعلا اين فرض را گرفتيم که اين ليست اوليه است و تا نهايي شدن خيلي فاصله دارد.

    *خب، اگر از همين ابتدا اينطور با جامعتين برخورد شود چه تضميني هست که به سرنوشت شوراي مرضي الطرفين در انتخابات مجلس هشتم دچار نشويد؟

    اين ليست 13 نفره قرار است خودشان دست به انتخاب فهرست کانديداها بزنند.

    *در نهايت جامعتين اين شواري 13 نفره را براي داوري و تعيين ليست قبول دارد يا خير؟

    خب، به هر حال جامعتين فعلا سکوت کرده و نظري ندارد.

    *در شرايطي که تکليف در اين طرف زياد مشخص نيست، شاهد هستيم که در طرف مقابل آقاي مشايي هم به دنبال دادن ليست جداگانه براي انتخابات است. گروه 13 نفره مي?تواند تک روي آن طرف را کنترل کند؟

    آقاي مشايي برود براي خودش ليست بدهد.

    *خب اينکه با جريان اتحاد اصوگرايي سازگار نيست.

    در يک کلام اين طور بگويم که ليست آقاي مشايي را اصولگرايان قبول ندارند. اصولگرايان در نهايت روي محور جامعتين و آن گروه 3 نفره جلو مي?روند و ليست ديگري با محوريت ديگري را نحواهند پذيرفت.
    + ناشناس 
    سابقه کاري بي‌بي‌سي

    جنگ جهاني اول را جنگ روزنامه‌اي و جنگ جهاني دوم را راديويي ناميده‌اند. اگر اين خط زماني را ادامه دهيم مي‌توان نتيجه گرفت جنگ سرد (جنگ جهاني سوم) جنگي تلويزيوني بوده است اما جنگ جهاني جديد دنياي غرب در قالب مبارزه عليه تروريسم (که پوششي براي مبارزه با گسترش اسلام است و گاهي از آن به جنگ جهاني چهارم تعبير مي‌شود) منازعه‌اي با تلويزيون‌هاي ماهواره‌اي است.

    در 7 دي 1319 شمسي يعني در اولين سال جنگ جهاني دوم، بخش فارسي راديو بي‌بي‌سي، کار خود را آغاز کرد. در اين زمان رقيب جدي راديو بي‌بي‌سي در ايران، راديو «برلن» بود. اما در حال حاضر و با گذشت بيش از 66 سال از آغاز به کار راديو بي‌بي‌سي اينک تلويزيون فارسي بي‌بي‌سي نيز به ميدان ديپلماسي رسانه‌اي پا مي‌گذارد. ديپلماسي رسانه‌اي در تعريف ساده آن به معناي ترسيم تصويري مطلوب از يک دولت در اذهان مردم يک کشور ديگر است تا از اين طريق شرايط براي رسيدن به منافع تسهيل و آسان شود. همزمان با شکل‌گيري رسانه‌ها دوران ديپلماسي رسانه‌اي نيز آغاز شد و با گذشت زمان و شکل‌گيري رسانه‌هاي جديد ديپلماسي رسانه‌اي نيز متحول شده است. ديپلماسي تلويزيوني و ديپلماسي اينترنتي يا سايبر ديپلماسي واژه‌هايي هستند که نوآوري‌هاي اخير را در اين عرصه نشان مي‌دهند.

    جمله معروفي وجود دارد که مي‌گويد سفارتخانه‌ها متعلق به عصر کشتي‌هاي بادباني است.

    يعني اگر دوران ماقبل شکل‌گيري رسانه‌ها سفارتخانه و سفير يک کشور در کشوري ديگر سخنگو و نماينده تام‌الاختيار آن کشور محسوب مي‌شد امروز ديگر اينگونه نيست چراکه کشورها با استفاده از رسانه‌ها مقاصد خود را به مخاطبان مي‌رسانند. اما با شکل‌گيري شبکه‌هاي تلويزيوني براي کشورهاي هدف مي‌توان گفت سفارتخانه‌ها از درون ساختمان‌ها به درون شبکه‌هاي تلويزيوني نقل مکان کرده‌اند.

    از سوي ديگر بايد توجه داشت که ناتوي فرهنگي داراي شاخه‌هاي متعدد و متنوعي است که يک بخش آن ناتوي خبري مي‌باشد. ناتوي خبري در حلقه اول شامل منابع خبري غيرفارسي مانند آسوشيتدپرس، يونايتد پرس، رويترز و فرانس‌پرس و سي‌ان‌ان، بي‌بي‌سي، صداي امريکا و فاکس نيوز و. . . مي‌باشد اما در حلقه دوم ناتوي خبري شبکه‌هاي خبري فارسي زبان قرار دارند. از ميان آنها تلويزيون صداي امريکا داراي شبکه تلويزيوني ماهواره‌اي بود و اينک به ناتوي خبري واحد جديدي به نام تلويزيون فارسي بي‌بي‌سي نيز اضافه مي‌شود.

    بديهي است اين رسانه جديد در راستاي جنگ رواني دولت انگليس عمل خواهد کرد.

    حسين فردوست يکي از برجسته‌‌ترين چهره‌هاي اطلاعاتي رژيم پهلوي که دوره‌هاي آموزشي خود را زير نظر متخصصان سرويس جاسوسي انگلستان MI-6 گذرانده بود در کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوي (جلد 1 صفحه 329) ذيل بحث جنگ رواني به بنگاه بي‌بي‌سي اشاره مي‌کند و مي‌نويسد:

    «بي‌بي‌سي يک سازمان تخصصي است که توسط يک کميسيون عالي اداره مي‌شود. در اين کميسيون برجسته‌‌ترين کارشناسان سياست خارجي انگليس عضويت دارند. ولي طبعاً اين به معناي استقلال ارگان فوق نيست؛ بلکه بي‌بي‌سي خود يک ارگان مهم سياستگذار در مجموعه نهادهاي سياسي انگليس است و مسلماً در هماهنگي با
    MI-6 عمل مي‌کندو در کميسيون عالي آن يک يا دو نماينده MI-6 حضور دارند. در رابطه با هر کشوري که برنامه پخش مي‌شود نيز بي‌بي‌سي داراي يک کميسيون تخصصي است. . . . نکته قابل توجه ديگر که در چارچوب آيين نامه جنگ رواني قرار دارد اين است که مسلما بي‌بي‌سي در شرايط خاص و در موارد مهم کميسيون عالي بي‌بي‌سي اجازه پخش اخبار ساختگي را مي‌دهد».

    به غير از اين موارد عملکرد اين شبکه در مقاطع مختلف تاريخي نشان مي‌دهد دولت انگليس براي انجام عمليات فريب و پوشش هماره از اين شبکه استفاده کرده است که به عنوان نمونه مي‌توان به کتاب «حصاري از دروغ» که به زبان فارسي نيز ترجمه شده اشاره کرد.

    تشکيل اتاق جنگ رواني در شبکه تلويزيوني سي‌ان‌ان

    بررسي فعاليت‌هاي خبري شبکه تلويزيوني CNN در ايام فتنه نشان مي‌دهد اين شبکه تمام توان خود را در جهت بهره‌برداري از اغتشاشات بسيج کرده بود. گردانندگان CNN با قطع برنامه‌هاي عادي به‌طور ويژه به انعکاس تحولات ايران پرداخته و با استفاده از تصاوير دريافتي از بينندگان که قابل استناد نيست، حتي کم‌ترين معيارهاي حرفه‌اي انتقال خبر را زير پا گذاردند.

    اين شبکه حتي پا را فراتر گذارده و به آموزش اغتشاشگران روي آورد. شبکه مزبور در برنامه‌هاي مختلفي راه‌هاي هک کردن سايت‌هاي اطلاع‌رساني کشور. . . را به بينندگان خود آموزش داد. همچنين اين شبکه مصراً از بينندگان خواست هرگونه فيلم و عکس حرفه‌اي و غيرحرفه‌اي از اغتشاشات اخير را جهت بهره‌برداري به آدرس الکترونيکي CNN ارسال کنند.

    لازم به يادآوري است در جريان جنگ غزه و تجاوز وحشيانه رژيم صهيونيستي، برخي رسانه‌هاي غربي و سايت‌هاي اينترنتي به بهانه عدم ترويج خشونت از نمايش تصاوير و فيلم‌هاي اين جنايات خودداري کردند.

    از جمله اقدامات ديگر، سرويس يوتيوب با تجديد‌نظر در قوانين خود، نمايش فيلم‌هاي تحريک‌کننده عواطف و احساسات را مجاز اعلام کرد.


    + ناشناس 
    شبکه بي‌بي‌سي و آتش بياري معرکه

    شبکه فارسي بي‌بي‌سي بي‌ترديد يکي از اصلي‌‌ترين آتش‌بياران آشوب‌هاي آن ايام بود.

    شبکه تلويزيوني بي‌بي‌سي در رأس همه رسانه‌هاي معاند با ايران سرافراز، با ادعاي اطلاع‌رساني لحظه به لحظه از انتخابات دهم رياست جمهوري عملاً به پايگاه انتشار تحليل‌هاي ساختگي و برانگيختگي اجتماعي در ايران تبديل شده است.

    آنچه کارشناسان در ايام فتنه ابراز مي‌داشتند که شبکه فارسي بي‌بي‌سي به منظور انجام شبکه براندازي نرم و با حمايت نيروي انساني و مالي جرياني در داخل راه‌اندازي شده است طي روزهاي منتهي به انتخابات و پس از آن عملاً به اثبات رسيد.

    نکته جالب توجه در اين است که بي‌بي‌سي به‌رغم دريافت بودجه 15ميليون پوندي (22ميليون دلاري) وزارت امور خارجه انگليس، قبل و پس از راه‌اندازي همواره به کسري بودجه و اعتراض مردم ماليات دهنده بريتانيا روبه‌رو بوده است، اين در حالي است که در آن ايام مبادرت به افزايش پخش برنامه‌هاي زنده خود کرده، ‌به‌طوري که شب انتخابات مطابق روال قبلي برنامه‌هايش را تا پايان شمارش آرا و اعلام نتايج در قالب ميزگرد، وب گردي، گفت وگو با کارشناسان، ارتباط مستقيم (نوبت شما)‌ و. . . ادامه داد.

    بي بي‌سي که در طول دوره فعاليت خود همواره از تنظيم و پخش خبر به شيوه شبه خبر (فيجرنيوز) و تلفيق سخت خبر (هارد نيوز)‌ و نرم خبر (سافت‌نيوز)‌ پيروي کرده است در آستانه انتخابات و پس از آن دقيقاً و دائماً با سوئيچ کردن اين شيوه‌هاي خبري به يکديگر، ‌اهداف شبهه‌سازي، بحران‌افکني و هدايت افکار عمومي به انگيختگي و نضج آشوب را هدايت کرد.

    اين شبکه متعلق به استعمارگر پير که در ايام فتنه، ‌خود را آماده بحران‌سازي اجتماعي کرده بود، پيشاپيش در اخبار و تحليل‌هاي به اصطلاح کارشناسان سياسي مسائل ايران، بحث تقلب را تئوريزه کرده و قاطعانه بر آن پاي مي‌فشرد که چنانچه احمدي‌نژاد رأي بياورد شکي در تقلب وجود ندارد.

    بي بي‌سي در چارچوب سناريوي خود، در قالب برنامه‌هاي زنده، بلافاصله پس از اعلام آمار‌هاي غيررسمي از منابع داخل ايران پروژه تقلب در انتخابات را با حضور فرخ نگهدار (رئيس سازمان فدائيان خلق)‌ و صادق صبا (تحليلگر سياسي)‌ کليد زد و پس از اين به تناوب انتشار خبرهايي از ايران، ارتباط مستقيم و. . . کارشناساني مانند جمشيد برزگر، هاشم احمد زاده، ‌احمد سلامتيان، سعيد برزين، مسعود بهنود و. . . در استوديو و آدم‌هايي از احزاب و گروهک‌هاي داخل ايران هر لحظه به موازات اعلام آراي احمدي‌نژاد، ‌بر حملات و تثبيت و تلقين تقلب در انتخابات افزود به‌صورتي که نزديک صبح و تا ظهر شنبه جملگي گزارش‌پراکني اين شبکه دستور حمله و اغتشاش و افزايش نارضايتي بود.

    شيوه بارز بي‌بي‌سي در توفيق خود اين بود که کليت مباحث در يک دايره طراحي شده روش قورباغه پخته، کارکرد مي‌يافت. بدين صورت که مثلاً کارشناسان استوديو دلايلي را درقالب تحليل مطرح مي‌کردند و سپس ارتباط مستقيم برخي آدم‌هاي معمولي تحت عنوان مخاطبان بي‌بي‌سي و بعد از اين ارتباط با رئيس ستاد مردمي موسوي و سخنگوي ستاد مهدي کروبي و... مجدداً کارشناسان داخل استوديو و. . . جملگي صحبت‌هاي يکديگر را کپي کرده و با کمي شاخ و برگ اضافه به خورد بينندگان اين شبکه مي‌دادند.

    بي‌بي‌سي براي پيشبرد سناريوي خود، به خوبي از شيوه نرم خبر استفاده مي‌کرد به‌طوري که در ساعت يک بامداد با اولين اعلام‌هاي غيررسمي آرا، سايت‌هاي بالا‌ترين و قلم نيوز را در قاب مي‌گرفت که بوي تقلب مي‌آيد يا رأي‌هاي سفيد را به حساب احمدي‌نژاد گذاشته‌اند و هرچه اعلام آراي احمدي‌نژاد بيشتر مي‌شد لحن و نحوه بيان مطالب بي‌بي‌سي و آدم هايش تندتر مي‌شد تا آنجا که در ساعت 2 و 20دقيقه بامداد سناريوي آنها به نقطه اوج خود رسيد و درتمام اين نوع انتشار، بي‌بي‌سي با استفاده از خبر سخت (‌البته تحريک‌آميز )‌ که هم اکنون موسوي و. . . به وزارت کشور رفته‌اند و سوئيچ آن به خبر نرم (درقالب گفت وگو و ارتباط مستقيم) و سپس شبه خبر در ارتباط با رئيس نهاد مردمي موسوي، کاملاً بحران‌سازي و تحريک مخاطب رقم زده مي‌شد.

    اکنون بيش از پيش دست بي‌بي‌سي رو شد. شبکه‌اي که به دليل کسر بودجه بي‌بي‌سي روماني را تعطيل کرد، مجاني به مخاطبان داخل انگليس خط نمي‌دهد. اسپانسر آگهي ندارد و مشخصاً اغلب خبرنگاران آن از طيف‌هاي اصلاح‌طلب و مشاور آن يکي از سردبيران نشريات زنجيره‌اي توقيف شده است و ...، بنابراين چنين رسانه‌اي کسري بودجه خود را از کجا تأمين مي‌کند و آيا با توجه به طيف فکري همکار اين رسانه مي‌تواند مدعي بي‌طرفي باشد، بي‌بي‌سي که از پخش اگهي قربانيان غزه خودداري کرد که مبادا مخاطبانش آن را نقض بي‌طرفي بي‌بي‌سي بدانند، اکنون با جمع يکطرفه‌اي چگونه مي‌تواند مدعي خبر پراکني چندسويه درباره ايران باشد؟ وجدان رکن چهارم دموکراسي در عملکرد بي‌بي‌سي درباره انتخابات دهم در رنج است آيا محکم به اين قضيه رسيدگي خواهيم کرد؟

    سابقه کاري بي‌بي‌سي
    + ناشناس 

    انتخابات رياست‌جمهوري پايان يافت. فراتر از پيروزي قاطع دکتر احمدي‌نژاد، پيروز واقعي اين ميدان مردمي بودند که با مشارکت بالا و چشمگيرشان بار ديگر آراي خود را «ميزان» واگذاري قدرت و حاکميت به دولتي قرار دادند که توقع مي‌رود با تکيه بر پشتوانه مردمي خود بسان گذشته کمر به کار و خدمت بسته و انتظار همه مردم ايران را از يک دولت اصولگراي عدالت محور برآورده سازد.
    اما فرداي اين انتخابات پرشور آشوبگران با غائله‌اي که به راه انداختند کوشيدند، شيريني پيروزي مردم را به کامشان تلخ کنند؛ هر چند ملت ايران بارها نشان داده‌اند که به تکليف خود عمل مي‌کنند و از دسيسه‌هايي که عليه‌شان به کار مي‌رود باکي به دل ندارند.

    موضعگيري و ناخرسندي کشورهاي اروپايي و امريکا نسبت به دهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري اسلامي ايران و حمايت آنها از اغتشاشات اخير موضوعي است که قابل بررسي مي‌باشد. در اين ميان نقش و رويکرد انگليس و رسانه‌هاي اين کشور بسيار برجسته‌تر مي‌نمايد.

    رسانه‌هاي انگليسي به ويژه بي‌بي‌سي فارسي در طول ايام فتنه چند رويکرد که همه در راستاي استراتژي مقابله با دولت نهم بود را دنبال نمودند. ابتدا فعاليت‌هاي آنها در جهت فضاسازي متناسب با تحولات صحنه شکل گرفت اما جهت اصلي سوق دادن مردم به سمت بي‌تفاوت‌سازي و عدم اهميت برگزاري انتخابات سير مي‌نمود. اين روند تا گرم شدن فضاي انتخاباتي در کشور ادامه داشت اما رسانه‌هاي انگليس که به‌عنوان ابزار اجرايي سياست‌هاي مداخله جويانه دولت بريتانيا فعاليت مي‌نمايند ناچار به تغيير رويکرد و تلاش براي مصادره فضاي سياسي کشور در جهت اهداف خود شدند.

    در اين مقطع، رويکرد آنها در نقش سخنگويي مشارکت مردمي و استقبال عمومي ظاهر شد و از طريق کمپ دو نامزد هماهنگي سياسي- رواني بخشي از جامعه را برعهده گرفتند. جالب است که اهميت انتخابات ايران براي لندن تا آن حد بود که مجموعاً 55 خبرنگار از رسانه‌هاي انگليس تحت عنوان پوشش انتخابات به ايران سفر کردند. اين گروه 55 نفره رسانه‌اي بعد از پايان برگزاري انتخابات به دليل اينکه نتيجه آنچه که آنها انتظارش را مي‌کشيدند نبود، سخنگويي جريان تعرض و سپس اغتشاش را برعهده گرفتند.

    در اين مقطع بي‌بي‌سي فارسي با استفاده از تصاوير دوربين‌هاي غيرحرفه‌اي اغتشاشگران، دامنه تبليغات آنها را به حوزه‌هاي بين‌المللي کشاند و زمينه را براي اظهارنظر مقامات انگليس که همه امور رسانه‌اي را در پنهان مديريت مي‌کردند و ساير مقامات گستاخ اروپايي هموار ساختند.

    شبکه‌هاي فارسي و انگليسي بي‌بي‌سي به‌عنوان سردمداران موج جديدي که هدفش مشوش نشان دادن نتايج انتخابات و ضربه به مشروعيت نظام و انتخابات بود زمام انتشار اخبار کذب و تحريک‌کننده را به دست گرفت و دور جديد جنگ رواني سياسي را آغاز کردند. در راستاي اين جنگ رواني تجهيزات شبکه فارسي بي‌بي‌سي قبل از آغاز تظاهرات عده‌اي در مقابل سفارت جمهوري اسلامي ايران در لندن (و حتي قبل از حضور پليس) نصب مي‌گردد اما از 10 هزار نفري که در انتخابات شرکت کرده‌اند تنها چند صدنفر که چهره بسياري از آنها به‌عنوان معاندان نظام شناخته شده است حضور مي‌يابند اما شبکه بي‌بي‌سي فارسي لحظه به لحظه در جهت مشوش نشان دادن نتايج انتخابات آن را پررنگ پخش مي‌نمايد. ناگفته نماند اين تعداد کم هم براي يک جريان خاص فعاليت تبليغاتي مي‌کردند، سازماندهي مي‌شوند.

    در اينجا بايد به اين نکته اشاره کرد که يک وجه مشترک در سياست انگليس براي انتخابات لبنان و ايران وجود داشت که قابل توجه است. در جريان انتخابات لبنان 4 يا 5 هواپيماي بزرگ چارتر وظيفه انتقال لبناني‌هاي مقيم انگليس را به بيروت جهت شرکت در انتخابات از سوي دولت انگليس برعهده دارد و سه هفته به 22 خرداد پروازهاي ايران اير با وجود جايگزين شدن پروازهاي بزرگ بازهم با کمبود جا مواجه مي‌شوند. البته اين بار سياست انگليس بسيج چهره‌هايي است که مي‌پندارند مي‌توانند به عنوان اعضاي اتاق فکر در روند رأي‌گيري مردم مؤثر باشند ولي عملاً نتيجه‌اي در بر نداشت بنابراين امروز به‌دليل ناکامي در نتيجه انتخابات سياست دولت انگليس و رسانه‌هاي اين کشور اين است که حتي اگر صحنه توسط مخالفين واگذار شود بايد از ايران سيمايي مشوش و از دولت چهره‌اي سرکوبگر به خارج منعکس گردد.

    در همين راستا روزنامه تايمز که مواضعي نزديک به دولت انگليس دارد 88/3/25 مي‌نويسد: «آنچه در ايران رخ داده کودتايي عليه کودتا بوده است.» ميلي بند وزير امورخارجه اين کشور 88/3/23 مي‌گويد: ايران را بايد همچنان در قبال دل نگراني‌هاي بين‌المللي درگير نگه داشت (تحت فشار گذاشت) وي در اظهاراتي بي‌ادبانه و گستاخانه که دخالت در امور داخلي ايران است مي‌گويد: «ملازمات حوادث اخير در ايران را با نگراني جدي دنبال مي‌کنيم.»

    به‌طور کلي بايد گفت تاکتيک انگليس قبل، حين و بعد از انتخابات ايجاد موج نرم عليه حاکميت و نظام اسلامي در جهت استراتژي آنها که عدم توفيق احمدي‌نژاد براي دور بعدي رياست
    + ناشناس 
    کربلاي يک؛
    حماسه اي بزرگ و جاودانه که قلب امام(ره) را شاد کرد
    در ميان مناطقي که در تصرف دشمن قرار گرفت، شهر مهران از اهميت ويژه سياسي ـ تبليغاتي برخوردار بود و براي عراق به عنوان جبران شکست فاو و نيز عوامل افزايش دهنده روحيه نيروهاي آسيب ديده، تلقي مي شد؛ بنابراين، آزادسازي آن، آسيب هاي عمده ديگري را متوجه ارتش عراق کرد. چنانکه وقتي مهران بازپس گرفته شد، رسانه هاي جهاني به راه هاي گوناگون به بعد رواني مسأله اشاره کردند...
    ظاهرا فشارهاي رسانه اي پاسخ داد؛
    ايران تهديد به قطع صادرات نفت به هند كرد
    اکنون جمهوري اسلامي ايران، روزانه چهارصد هزار بشکه نفت به هند صادر مي كند كه از دسامبر گذشته به دليل دستورالعمل جديدي كه بانك مركزي اين كشور صادر كرده، پرداخت پول نفت ايران با مشكل روبه رو شده و تاكنون دو طرف نتوانسته اند راهکاري براي اين موضوع پيدا كنند...
    جديدترين بازي عرفان حلقه براي تحميق مريدان؛
    «کرامت سازي» و ادعاي الهاماتي از جنس وحي!
    با نگاهي به فرقه هاي نوظهور و انحرافي ديگر نيز به خوبي درخواهيم يافت که اين امر ـ کرامت سازي ـ در ميان همه اين فرقه ها مرسوم و شايع بوده است، همان گونه که بابي ها براي علي محمد باب، وهابيون براي عبدالوهاب، رام اللهيان براي ايليا و...؛ کرامات زيادي ساخته و براي مريدانشان مطرح کردند که...
    امام جمعه يزد دار فاني را وداع گفت
    صبح شنبه، حجت ‌الاسلام محمدعلي صدوقي در سن 62 سالگي در بيمارستان لاله تهران درگذشت/ امروز يازدهم تير ماه، سالگرد شهادت آيت‌الله محمد صدوقي، سومين شهيد محراب و پدر بزرگوار حجت ‌الاسلام صدوقي است كه در چنين روزي در سال 61 با حمله انتحاري منافقين به وي آن هم در شب دهم ماه رمضان به شهادت رسيد.
       1   2   3   4   5    >>    >